نگاهی تاریخی به حوزهی علمیهی ری
بازخوانی تاریخ حوزهی علمیهی ری
الف) سیر تاریخی
در دورهی حکمرانی سلسلهی شیعی مذهب آل بویه، ری به مدت 85 سال (420-335) مرکز حکومت یکی از مشهورترین شاخههای حکومت گر بویهی بود. به دلیل حمایتهای امیران آل بویه و برخی از وزرای شیعی مذهب آنها، در این دوره ری یکی از مراکز اصلی تجمع شیعیان و فعالیتهای علمی و آموزشی آنها شد. ایجاد فضای نسبتاً باز سیاسی و دفاع خردمندانهی علمای شیعه از باورها و شعائر اهل بیت و رفتار همراه با تعامل شیعیان با پیروان ادیان و مذاهب دیگر، موجب شد که این شهر یکی از کانونهای مهم مباحثهها و مناظرههای علمی میان شیعیان و پیروان دیگر مذاهب شود. علاوه برگرایش بسیاری از اهالی ری به مذهب تشیع و ظهور دانشمندان بزرگ از میان مردم ری، گروه کثیری از علما و محدّثان و فقهای شیعه نیز از شهرهای دیگر به ری هجرت کردند. یکی از مشهورترین این افراد شیخ صدوق محمدبن علی بن بابویه قمی (11) بود که از حدود 347 به دعوت رکن الدوله (حکـ: 335-366) از قم به ری هجرت کرد و این شهر را موطن خویش قرار داد. حضور وی در ری باعث رونق حوزهی علمیهی این شهر شد. وی علاوه بر برپایی مجالس بحث و مناظره با پیروان ادیان و مذاهب مختلف که گاه در حضور رکن الدوله صورت میگرفت، به تشکیل مجالس درس و املای حدیث نیز همت گماشت. (12) نه تنها شیعیان ری بلکه پیروان اهل بیت، از واسط و مصر و بصره و کوفه و مدائن و قزوین و دیگر شهرها، پرسشهای خود را برای او میفرستادند و صدوق پرسشهای آنها را پاسخ میداد. (13) علاوه بر شیخ صدوق، افراد دیگری نیز از خاندان وی (فرزندان برادرش حسین بن علی) به ری مهاجرت کردند و به نشر تعالیم شیعی در آن شهر پرداختند. (14)
ابومحمد جعفربن احمدبن علی (علی بن احمد) رازی از دیگر عالمان معاصر شیخ صدوق نیز در ری ساکن شد و ضمن تألیف آثار متعدد به آموزش و ترویج علوم شیعی پرداخت. (15) دانشمندانی که از ری و به ویژه از میان خاندان کلینی برخاستند در کنار محدّثان و فقیهان خاندان بابویه، به حوزهی علمیهی شیعه در این دوره رونق زیادی بخشیدند. محمدبن محمدبن عصام کلینی و محمدبن احمد سنانی که در ری اقامت گزید، هر دو از راویان آثار کلینی برای صدوق، (16) و ابوعلی قطّان رازی از مشایخ شیخ صدوق (17) از جمله این افراد هستند. برخی از وزرای دانشمند آل بویه نیز در رونق بخشیدن به حوزهی علمیهی شیعه، سهم بسزایی داشتند. صاحب بن عباد، وزیر فخرالدوله دیلمی (حکـ: 373-387)، در خانهی خویش در ری مجلس درس تشکیل همی داد. او به رسم دانشمندان، طیلسان میپوشید و تحت الحنک میانداخت. در مجلس درس وی گروه بسیاری از مردم و دانشوران برجسته حضور مییافتند. قاضی عبدالجبار معتزلی از جمله دانشمندانی بود که در درس صاحب شرکت میکرد ابوسعد منصور بن حسین ابی (متوفی 422)، وزیر مجدالدوله بویهی (حکـ: 387-420)، نیز از جمله وزرای دانشمند بود. وی در دانشهای مختلف به ویژه تاریخ و ادبیات تبحر داشت. او نزد شیخ طوسی درس خوانده بود و شیخ عبدالرحمان نیشابوری خزاعی از عالمان نامور ری از او روایت کرده است. (18)
در حملهی محمود غزنوی به ری در 420 حوزهی علمیهی این شهر آسیب جدی دید و کتابخانهها و مراکز علمی و آموزشی شیعه ویران گردید و بسیاری از عالمان شیعی به اتهام گرایش به باطنیه (19) او رابطه با قرمطیان به قتل رسیدند. (20) با این حال، در دورهی سلجوقیان، نیک نفسی و تعادل عالمان شیعی و پرهیز از افراط گری و نیز تلاش مستمر آنها، موجب شد که برخی از سلاطین و وزرای سلجوقی، به شیعیان روی خوش نشان دهند. (21) در نتیجه، حوزهی علمیهی ری آرام آرام فعالیت علمی و تبلیغی خود را از سرگرفت. اسامی شمار زیادی از خاندانهای علمی شیعه و آثار و نوشتههای آنها و نیز تعداد کثیری از مدارس و مراکز علمی متعلق به نیمهی قرن پنجم و سراسر قرن ششم، که در منابع بدان اشاره شده، نشان دهندهی رونق فعالیتهای آموزشی و علمی در این دوره است.
برخی از دانشمندان خاندان بابویه در دورهی سلجوقیان نیز خوش درخشیدند. حسن بن حسین بن بابویه، معروف به حسکا، از این جمله است. وی که فقیهی بی بدیل بود در ری به کار تعلیم و تربیت اشتغال داشت. حسکا در ری مدرسهای داشت که در آن به کودکان قرآن میآموختند. (22) فرزند حسکا به نام شیخ موفق الدین عبیدالله، والد شیخ منتجب الدین مؤلف کتاب الفهرست، نیز از راویان و فقهای برجستهی خاندان بابویه است که نزد پدرش درس خواند. (23) بابویه بن سعید بن محمد از همین تیره، فقیهی پارسا و محدّثی برجسته بود که نزد شیخ حسکا درس خواند و کتاب الصراط المستقیم را در موضوع عقاید و فقه تألیف کرد. منتجب الدین نیز این کتاب را نزد همین بابویه بن سعید خوانده بود. (24)
به گفتهی ابن حجر عسقلانی (25) خانهی بابویه بن سعید در ری، سرای دانش و بزرگی بود. شیخ منتجب الدین رازی خود از مشهورترین علمای خاندان بابویه در ری بود. وی دانش پژوهی بود کاوشگر و از درس بیش از 55 استاد از شهرهای گوناگون، استفاده کرد.
فرزندان و نوادگان مطهر بن علی زکی که نقابت شیعیان ری و گاه قم را برعهده داشتند از دیگر خاندانهای فعال در زمینهی علوم مختلف شیعی در این دوره هستند. از جمله این افراد شرف الدین محمد، نقیب النقبای ری و از ممدوحین قوامی رازی، بود. (26) وی در ری مجلس درس داشت و شیخ منتجب الدین از جمله شاگردان او بود. (27) ابوالقاسم یحیی از دیگر نقبای ری و صاحب فضل و کمال بود. منتجب الدین در درس وی حاضر میشد و کتاب الفهرست را در پی گفتگو با او تألیف کرد. (28) از خاندان دوریستی نیز دانشمندان برجستهای در این دوره به ظهور رسیدند. ابوعبدالله جعفربن محمد دوریستی کتابهای زیادی چون الکفایة و الاعتقاد تألیف کرد. (29) عبدالجلیل قزوینی رازی (30) به نام برخی از افراد این خاندان و سهمی که در گسترش دانشهای شیعی داشتهاند، اشاره کرده است. به گفتهی وی (31) خواجه حسن دوریستی فرزند ابوعبدالله جعفر، با خواجه نظام الملک طوسی «حق خدمت و صحبت» داشت.
خاندان رازی خزاعی، در گرم نگه داشتن حوزهی علمیهی ری و تبلیغ دین و نشر دانشهای شیعی، کوششهای زیادی کردند. شیخ ابوبکر احمد بن حسین نیشابوری خزاعی رازی از بزرگان علمای شیعه و صاحب تألیفات گوناگون چون الامالی در حدیث در چهار جلد، عیون الاحادیث و الروضه در فقه، از این خاندان بود که به تعلیم و پژوهش اشتغال داشت. وی شاگرد سیدرضی، سیدمرتضی و شیخ طوسی بوده است. (32) پسر وی شیخ حافظ عبدالرحمان نیشابوری (متوفی 485) نیز از اساتید برجسته در این دوره است. وی که عموی پدر ابوالفتوح رازی بود در ری کرسی تدریس داشت و شمار زیادی طالب علم و محدّث در درس او حاضر میشدند. (33) ابوالفتوح رازی دانشمند و مفسر شهیر شیعی نیز از این خاندان است. او در ری به فعالیتهای علمی و آموزشی اشتغال داشت و شاگردان بسیاری چون منتجب الدین، (34) ابن شهرآشوب، ابوطالب طوسی و صفی الدین حیروی تربیت کرد.
سدیدالدین حمّصی، (35) عبدالکریم رافعی مؤلف الدوین فی اخبار قزوین، عمادالدین طبری مؤلف بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، محمد بن ابی مسلم ابی الفوارس رازی، رشیدالدین رازی، قطب الدین راوندی، عبدالجباربن عبدالله رازی از شاگردان شیخ طوسی و استاد قاطبهی علما و طالبان علوم در زمان خودش، و سیدتاج الدین موسوی از دیگر دانشمندان معروف حوزهی علمیهی ری در این دوره هستند. ظهور این تعداد فقیه، محدّث و عالم در ری در دورهی سلجوقی به خوبی نشان دهندهی رواج و گسترش حوزهی علمیهی شیعی در این دوره است. به علاوه، در منابع به نام مدارس، مساجد، خانقاهها و مراکز علمی دیگر متعلق به ری در سدههای پنجم و ششم اشاره شده که بیانگر پویایی و سر زندگی آموزشهای شیعی در این شهر است.
در جریان یورش مغولان در اوایل سدهی هفتم، شهر ری چندین بار مورد حمله قرار گرفت و ویرانیهای زیادی در این شهر پدید آمد. در نتیجه، حوزهی علمیهی ری به رغم ظهور دانشمندانی چون احمد بن حسن ناوندی / نهاوندی، قطب الدین رازی و تاج الدین محمود رازی (36) هرگز رونق پیشین خود را بازنیافت.
ب) ویژگیهای حوزهی علمیهی ری
ارتباط با مراکز علمی مختلف در جهان اسلام، ویژگی دیگر حوزهی علمیهی ری است. گزارشهای زیادی در دست است که نشان میدهد از آغاز شکل گیری حوزهی علمیهی ری، بسیاری از محدّثان، فقها و دانشمندانی که در این حوزه به تعلیم و تعلم اشتغال داشتهاند، برای بهره مندی از درس اساتید دیگر حوزههای علمیه در شهرهایی چون قم، بغداد، کوفه و نجف به این شهرها مسافرت کردهاند. (38) به علاوه دانشمندان زیادی از شهرها و حوزههای علمیهی دیگر، برای استفاده از درس و دانش علمای ری، در این شهر ساکن میشدهاند. (39) شیخ صدوق به دلیل سفرهای متعدد به شهرها و مراکز علمی در نقاط مختلف جهان اسلام، سهم بسزایی در ایجاد ارتباط علمی میان حوزهی ری و سایر حوزههای علمیه در قرن چهارم داشت. پاسخهایی که وی به سؤالات فرستاده شده از جانب مردم شهرهای مختلف چون قزوین، بصره، کوفه، مدائن، نیشابور و بغداد داده است، بیانگر جایگاه و مرجعیت و نیز گستردگی روابط وی است. (40) او کتاب من لایحضره الفقیه را در پاسخ به درخواست ابوعبدالله محمدبن حسن بن اسحاق معروف به نعمه از نوادگان امام موسی الکاظم (علیه السلام) که در ایلاق ماوراءالنهر ساکن بود، نوشت. (41)
در شهر ری از حدود سدهی سوم تا نهم هجری، پیروان فرق و مذاهب و حتی ادیان مختلف زندگی میکردند. این امر موجب شده بود که عالمان این فرق و مذاهب در حوزههای علمیه این شهر به مناظره و تبادل نظر با یکدیگر بپردازند و گاه در مجالس درس یکدیگر شرکت کنند. حَیصَ بَیص (42) (متوفی 574) از فقها و ادبای هوادار اهل بیت از مجلس درس محمدبن عبدالکریم وزان شافعی، قاضی ری استفاده میکرد (43) و عبدالکریم رافعی مؤلف الدوین در درس شیخ منتجب الدین حضور مییافت. (44)
عبدالجلیل قزوینی رازی (45) به حضور بسیاری از منقبت خوانان، عالمان و بازاریان و حنفیان و شافعیان در مجلس درس خویش در هر دوشنبه اشاره کرده است. این تعاملات علمی باعث میشد که هریک از اربابان مذاهب، کتابها و رسالههایی در دفاع از مذهب و عقیدهی خویش و ردیههایی بر آرا و نظر مخالفان تألیف کنند. (46)
ج) کانونهای آموزش
مدارس از دیگر مراکز مهم علمی و آموزشی شیعیان در ری بودهاند. هر چند دربارهی مدارس شیعی در دورهی ال بویه اطلاعی در دست نیست اما اشارهی عبدالجلیل قزوینی رازی (49) به کثرت «مدارس سادات» در شهرهای مختلف شیعه نشین، پیش از سدهی ششم، گواه فعالیت گستردهی این مدارس است. وی همچنین بیش از ده مدرسه را برشمرده که در دورهی سلجوقیان به ارائهی تعالیم شیعی در ری مشهور بودهاند. مدرسهی سید تاج الدین محمد کیسکی در زمان تألیف کتاب النقض در حدود 560، نزدیک به نود سال سابقهی فعالیت داشته و موضع مناظرهی دانشمندان و محل تجمع علما و سادات و فقهای مشهور بوده است. (50) در مدرسهی شمس الاسلام حسکابن بابویه نیز علاوه بر مجالس وعظ و قرائت قرآن، به کودکان آموزشهای لازم ارائه میشد. (51) همچنین مدرسهای به نام على جاسبی در کوی اصفهانیان ری واقع بود. (52) تنها در یکی از مدارس دورهی سلجوقی به نام خواجه عبدالجبار چهارصد فقیه و متکلم درس شریعت میآموختند. (53)
عبدالجلیل قزوینی رازی خود در ری مدرسهای بزرگ داشت که هر جمعه در آن به ارائهی درس میپرداخت. (54)در مدرسه خواجه امام رشیدرازی نیز بیش از دویست دانشمند، درس اصول دین و اصول فقه و علم شریعت میآموختند. (55) مدارس مذکور دارای کتابخانههای بزرگ و گاه تخصصی بودند که در آن کارهای علمی و آموزشی صورت میگرفت. برای نمونه مدرسهی خواجه امام رشید رازی، کتابخانهای بزرگ و مجهز داشت. (56)
کتابخانههای این مدارس و نیز سایر کتابخانههایی که در ری ساخته شده بود، مملو از کتب اصولی و فروعی بود به گونهای که عبدالجلیل قزوینی رازی (57) «تعدید و تحصیر» این کتب را هم مشکل شمرده و ذکر اسامی مصنفان و روات این کتابها را مستلزم تألیف کتابی جداگانه دانسته است.
کتابخانهها در ری افزون بر مرکز مطالعه و پژوهش، کانون درس و گفتگوهای علمی بودند. ابوالفضل ابن عمید، وزیر رکن الدوله بویهی، کتابخانهای بزرگ در ری داشت که رسالهها و کتب ارزشمندی در آن نگهداری میشد و مسکویه مدتی خازن و کتابدار آن بود. (58) یکی از مشهورترین کتابخانههای ری در دورهی آل بویه متعلق به صاحب بن عباد بود که بیش از چهارصد بار شتر کتاب در آن جمع آوری شده بود (59) و مجموع کتابهای آن به 217000 جلد میرسید. (60) در دورهی سلجوقیان نیز کتابخانههایی چون کتابخانهی شرف الدین محمد، نقیب النقبای ری، به عنوان مراکز علمی و آموزشی شهره بودهاند. (61)
در دورهی سلجوقیان خانقاههایی نیز متعلق به شیعیان در ری وجود داشته که در آنها مجالس درس و بحث و آموزش علوم و احکام دینی رایج بوده است. (62)
د) تأمین هزینهها
هـ ) موضوعات درسی
ادبیات
ابن عمید و شاگردش صاحب بن عباد از وزرای مشهور آل بویه در ری، از مشاهیر ادب عربی در دورهی خویش بودند. مسکویه نیز از ادیبان حوزهی ری بود. وی در ادب پارسی و عربی استاد بود و تألیفاتی در این زمینه دارد. کمال الدین بنداربن ابی نصر رازی (متوفی 401) نیز از ادبا و شعرای شیعه در این دوره است. وی زبانهای عربی و فارسی را نیک میدانست و صاحب بن عباد در تربیت او نقش مهمی داشت. (68) پیش از این از ابوسعد منصوربن حسین آبی وزیر دانشمند آل بویه سخن رفت. کتاب نثر الدر، نشانهی روشنی از بلاغت و فصاحت و اشراف وی بر ادب عربی است. ابوالحسین محمدبن عبدالله نحوی رازی نیز ادیبی بود که در جامع ری تدریس میکرد. (69) ظهور شاعران و ادیبان بزرگی چون ابوالفتوح رازی، شیخ عبدالجبار بن عبدالله بن علی رازی و ابوالحسن علی بن محمد رازی و بسیاری دیگر در دورهی سلجوقیان، گواه رونق بازار شعر و ادب در شهر ری است. (70) شمس الدین ابوالمفاخر، معروف به ملک الفضلاء، دیگر ادیب و شاعر دورهی سلجوقی در ری است. وی شعر معروفی به فارسی در مدح امام رضا (علیهم السلام) سروده است. (71) عبدالجلیل قزوینی رازی خود از ادبای بزرگ ری در سدهی ششم است که افزون بر ادبیات عرب در ادب فارسی نیز سرآمد بود.
علوم قرآنی
منتجب الدین رازی (76) و عبدالجلیل قزوینی رازی (77) نام برخی از مُقریان و مفسران شیعه در ری را ذکر کردهاند. تفسیر ابوالفتوح رازی به خوبی بیانگر رواج این دانش در حوزهی علمیهی ری در سدهی ششم است. (78)
حدیث
تاریخ
کلام
فقه
ابن قبهی رازی نیز علاوه بر کلام، در فقه نیز صاحب نظر بود. دیدگاه او دربارهی خبر واحد که بیشتر در حوزهی فقه کاربرد دارد، شهرت فراوان یافت و به شبههی ابن قبه معروف شد. ابوطیب رازی، شیخ موفق الدین معروف به خواجه آبی، حسن بن اسحاق بن عبید رازی، ابوالحسن علی بن عبدالله رازی، سیدکمال الدین عبدالعظیم، تاج الدین محمودبن حسن ورامینی و فخرالدین محمدبن علی استرآبادی، برخی دیگر از فقهای حوزهی ری بودهاند. (89)
پینوشتها:
1. ر. ک. ابوالفرج اصفهانی، ص 132.
2. ر. ک. طوسی، 1420، ص 126.
3. ر. ک. نجاشی، ص 126، 444؛ طوسی، 1420، ص 237، 258؛ شوشتری، ج 11، ص 69-71.
4. ر. ک. ابن بابویه، 1404، ج 4، ص 499.
5. ر. ک. طوسی، 1420، ص 374، 377.
6. ر. ک. همان، ص 387، 393.
7. نجاشی، ص 198؛ طوسی، 1420، ص 402.
8. برای نمونه ر. ک. ابن طباطبا علوی اصفهانی، ص 151- 167.
9. ر.ک. نجاشی، ص 247-248، که گزارش شناخته شدن مزار حمزة بن موسی از فرزندان امام کاظم علیه السلام به دلالت او را نیز آورده است.
10. یاقوت حموی، 1965، ج 2، ص 901.
11. ر. ک. نجاشی، ص 389؛ وجه الطائفة بخراسان.
12. ر. ک. ابن بابویه، 1363 ش، ج 1، ص 87-88؛ نجاشی، ص 392.
13. ر. ک. نجاشی، ص 392.
14. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «بابویه، آل».
15. دربارهی او ر. ک. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نوابغ، ص 6968؛ نیز ر. ک. مجلسی، ج 1، ص 19، 37-38.
16. ر. ک. ابن بابویه، 1404، ج 4، ص 223-534.
17. ر. ک. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نوابغ، ص 23.
18. منتخبالدین رازی، ص 32، 105.
19.ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «باطنیه».
20. ر. ک. ابن اثیر، ج 9، ص 372.
21. ر. ک. عبدالجلیل قزوینی، ص 142-145.
22. منتجبالدین رازی، ص 46-47؛ عبدالجلیل قزوینی، ص 34-35؛ نیز ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «بابویه، آل».
23. منتجبالدین رازی، ص 77؛ نیز ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، همان جا.
24. ر. ک. همان، ص 42-43.
25. ابن حجر عسقلانی، ج 2، ص 261.
26. ر. ک. قوامی رازی، ص 39-42، 73-77.
27. ر. ک. منتجبالدین رازی، ص 100؛ برای شرح حال و فعالیتهای علمی برخی از افراد این خاندادن ر. ک. قوامی رازی، حواشی محدث ارموی، ص 193-218.
28. ر. ک. منتجبالدین رازی، ص 29-31.
29. همان، ص 45.
30. عبدالجلیل قزوینی رازی، ص 145.
31. همان جا.
32. منتجبالدین رازی، ص 32.
33. ر. ک. همان، ص 75؛ ابن حجر عسقلانی، ج 5، ص 85.
34. ر. ک. منتجبالدین رازی، ص 48.
35. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «حمّصی، سدید الدین».
36. ر. ک. مجلسی، ج 104، ص 142؛ خوانساری، ج 6، ص 38-48؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: الانوار، ص 4، 33.
37. برای نمونه ر. ک. طوسی، 1411، ص 415؛ تفرشی، ج 3، ص 291؛ آقا بزرگ طهرانی، طبقات: نوابغ، ص 61.
38. برای نمونه ر. ک. ابن بابویه، 1357 ش، ص 68؛ نجاشی، ص 413؛ خطیب بغدادی، ج 5، ص 457-458؛ منتجبالدین رازی، ص 46؛ علامه حلّی، ص 268.
39. برای نمونه ر. ک. خطیب بغدادی، ج 12، ص 20، ج 13، ص 210؛ منتجبالدین رازی، ص 46، 53؛ قزوینی، ص 282؛ امین، ج 2، ص 329، ج 3، ص 29، ج 4، ص 82.
40. ر. ک. نجاشی، ص 392.
41. ابن بابویه، 1404، ج 1، ص 2.
42. «حَیصَ بَیصَ» که در لغت به معنای گرفتاری و تنگناست، لقب ابوالفوارس سعدبن محمدبن سعد صَیفی تمیمی است؛ ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «حیص بیص».
43. امین، ج 7، ص 228.
44. ر. ک. رافعی قزوینی، ج 3، ص 377.
45. عبدالجلیل قزوینی رازی، ص 106.
46. ر. ک. نجاشی، ص 375.
47. مستوفی، ص 53.
48. ر. ک. عبدالجلیل قزوینی، ص 35، 74، 372، 551-552؛ برای آموزش در مساجد ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «جامع، مسجد».
49. عبدالجلیل قزوینی رازی، ص 34-37.
50. ر. ک. همان، ص 34.
51. همان، ص 34-35.
52. ر. ک. همان، ص 35.
53. همان جا.
54. همان، ص 137-138.
55. همان، ص 36.
56. همان جا.
57. همان، ص 38.
58. ر. ک. مسکویه، ج 6، ص 262-263.
59. ابن اثیر، ج 9، ص 110.
60. صَفَدی، ج 21، ص 22.
61. ر. ک. بیهقی، ص 17.
62. ر. ک. عبد الجلیل قزوینی، ص 35-36.
63. ر. ک. همان، ص 34.
64. ر. ک. همان، ص 195-196.
65. ر. ک. یاقوت حموی، 1993، ج 5، ص 1938.
66. ر. ک. مسکویه، همان جا.
67. 1363 ش، ج 2، ص 453.
68. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «بندار رازی».
69. سمعانی، ج 5، ص 469.
70. ر. ک. عبدالجلیل قزوینی، ص 231-232؛ منتجبالدین رازی، ص 75.
71. ر. ک. دولتشاه سمرقندی، ص 76-77.
72. نجاشی، ص 338.
73. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج 2، ص 347.
74. نجاشی، ص 388.
75. ر. ک. آبی، ج 1، ص 29-150.
76. منتجبالدین رازی، ص 37، 45، 48.
77. عبدالجلیل قزوینی، ص 526.
78. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «تفسیر ابوالفتوح رازی».
79. منتجبالدین رازی، ص 34، 71، 77، 100.
80. ر. ک. یاقوت حموی، 1993، ج 2، ص 690.
81. برای نمونه ر. ک. ج 1، ص 325-335، ج 3، ص 74، 83، 85، ج 5، ص 294.
82. ر. ک. یاقوت حموی، 1993، ج 2، ص 682.
83. دربارهی او ر. ک. مدرسی طباطبائی، ص 215-224.
84. ر. ک. ابن بابویه، 1363 ش، ج 1، ص 61-63، 87-88.
85. نجاشی، ص 260-261.
86. طوسی، 1417، ص 210.
87. نجاشی، ص 268؛ ابن شهر آشوب، ص 71.
88. نجاشی، ص 68؛ قس ابن حجر عسقلانی، ج 3، ص 199.
89. ر. ک. طوسی، 1417، ص 377؛ منتجبالدین رازی، ص 49، 53، 83، 94، 121، 124، و جاهای دیگر.
$ منابع تحقیق
منصوربن حسین آبی، نثر الدّرّ، ج 1، چاپ محمد علی قرنه، [قاهره، بی تا.].
محمد محسن آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1983/1403.
ـــــ، طبقات اعلام الشیعة: الانوار الساطعة فی المائة السابعة، چاپ علی نقی منزوی، بیروت 1972/1392.
ـــــ، نوابغ الرواة فی رابعة المئات، چاپ علی نقی منزوی، بیروت 1971/1390.
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت 1385- 1386/ 1965- 1966، 13 ج.
ابن بابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم [؟ 1357 ش].
ـــــ، کتاب مَن لا یَحضُرُه الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، قم 1404.
ـــــ، کمالالدین و تمام النعمة، چاپ علی اکبر غفاری، قم 1363 ش.
ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، چاپ عبدالفتاح ابوغده، بیروت 2002/1423.
ابن شهر آشوب، معالم العلماء، نجف 1961/1380.
ابن طباطبا علوی اصفهانی، منتقلة الطالبیة، چاپ محمدمهدی حسن خرسان، نجف 1968/1388.
ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، چاپ احمد صقر، بیروت 1987/1408.
محسن امین، اعیان الشیعة، چاپ حسن امین، بیروت 1983/1403، 11 ج.
علی بن زید بیهقی، کتاب تتمة صوان الحکمة، چاپ محمد شفیع، لاهور 1351.
مصطفی بن حسین تفرشی، نقد الرجال، قم 1418.
حمدالله مستوفی، کتاب نزهة القلوب، چاپ گی لسترنج، لیدن 1915، چاپ افست تهران 1362 ش.
احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت: داراکتب العمیّه، [بی تا.]، 15 ج.
محمدباقربن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم 1392-1390، 8 ج.
دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء، چاپ ادوارد براون، لیدن 1901/1319، چاپ افست تهران 1382 ش.
محمدتقی شوشتری، قاموس الرّجال، قم 1410-1424، 12 ج.
دانشنامهی جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حدادعادل، تهران؛ بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، 1375 ش-.
عبدالکریم بن محمد رافعی قزوینی، التدوین فی اخبار قزوین، چاپ عزیزالله عطاردی، بیروت 1987/1408.
عبدالکریم بن محمد سمعانی، الانساب، چاپ عبدالله عمر بارودی، بیروت 1988/1408، 5 ج.
شوشتری.
خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، و یسبادن 1962- ج.
محمدبن حسن طوسی، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1420.
ـــــ، الفهرست، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1417.
ـــــ، کتاب الغیبة، چاپ عبادالله طهرانی و علی احمد ناصح، قم 1411.
عبدالجلیل قزوینی، نقض، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران 1358 ش.
حسن بن یوسف علامه حلّی، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، [قم] 1417.
محمدبن حسن قزوینی، ضیافة الاخوان و هدیة الخلان، چاپ احمدحسینی، قم 1397.
بدرالدین قوامی رازی، دیوان، چاپ جلالالدین محدث ارموی، [تهران] 1334 ش.
محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحار الانوار، بیروت 1403، 110 ج.
حسین مدرسی طباطبائی، مکتب در فرایند تکامل: نظری بر تطور مبانی فکری تشیع در سه قرن نخستین، ترجمهی هاشم ایزدپناه، تهران 1386 ش.
احمدبن محمد مسکویه، کتاب تجارب الامم، چاپ آمدروز، مصر 1332-1333/ 1914-1915، 2 ج، چاپ افست بغداد [بی تا.].
علی بن عبیدالله منتجبالدین رازی، الفهرست، چاپ جلالالدین محدث ارموی، قم 1366 ش.
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشعیة المشتهر بـ رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم 1407.
یاقوت حموی، کتاب معجم البلدان، چاپ فردیناند و وستنفلد، لایپزیگ 1866-1873، چاپ افست تهران 1965.
ـــــ، معجم الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت 1993.
منبع: عباس رضوی و [دیگران ...]؛ (1390)، حوزهی علمیه (تاریخ، ساختار، کارکرد)، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.
مطالب مرتبط
تاریخچة مختصری از فرهنگ و تمدن شهر ری در ایران
نگاهی به تاریخچه و دروس حوزهی علمیهی شیعه
زائران ملک ری
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}